مصاحبه طلبگی تا اجتهاد با استاد روح الله راسل
در این مطلب، مصاحبه ای خواندنی و مفید با استاد روح الله راسل را خدمت شما تقدیم میکنیم. موضوع این مصاحبه در مورد روش مطالعه کتاب شرح سیوطی بر الفیه ابن مالک است که در سال دوم حوزه های علمیه خوانده میشود. ایشان در این مصاحبه به نکات کاربردی بسیار خوبی اشاره دارند که دعوت میکنم حتما این مصاحبه را بخوانید.
طلبگی تا اجتهاد: با سلام خدمت استاد گرامی، جناب آقای راسل. به عنوان سؤال اول باید بپرسم که برنامه شما در دروس نحو ۲ و ۳ که در سال جاری(۹۴-۹۵) انشاالله ارائه خواهید کرد، چیست؟
استاد راسل: امروز ۹ شهریور ۹۴ است که خدمت شما و مخاطبین سایت طلبگی تا اجتهاد هستیم. اولا از شما و از سایت خوبتان -که من خودم به شخصه از آن استفاده میکنم- تشکر میکنم. الحمدلله شما هم در تحصیل علم موفق هستید و هم در مباحث اجتماعی فعال. امیدوارم بقیه طلبهها هم مانند شما مطالبی که میآموزند را از این طریق منتشر کنند تا در اختیار همه در سراسر دنیا قرار گیرد.
نحوی که ما در حوزه میآموزیم برای فهم قرآن و حدیث است و با نحوی که برای مکالمه زبان عربی آموخته میشود متفاوت است. انصافا هم راهی که در حوزه، برای یادگیری ادبیات عرب طی میشود، راه منحصر به فردی است.
علاوه بر اینکه هدف اصلی از این شیوه یادگیری قرآن و حدیث است اما مشاهده میکنیم که بعضاً از قرآن و حدیث در این کلاسها غفلت میشود.
ما در کلاس خود ملازماتی داریم از جمله:
۱. بر روی آیات و روایات کار میکنیم. زیرا معتقدیم از این طریق، طلبه هم از قرآن و حدیث لذت می برد هم از یادگیری ادبیات عرب.
۲. آیات و روایات باید در کلاس درس به صورت موضوعی حفظ شود. البته امسال برنامه خاصی برای این هدف خواهیم داشت.
۳. آزمون منظم هفتگی داریم.
۴. یکی دیگر از ارکان کلاس، بحث پژوهش است. به همین منظور ما همانند نحو۱ «پژوهش هفته» خواهیم داشت که طلبهها یک هفته فرصت دارند تا به خوبی بر روی یک موضوع کار کنند. به این ترتیب لذت تحصیل افزایش یافته و رجوعِ طلاب به منابع با سهولت بیشتری انجام خواهد شد. اساساً علم در پژوهش است و پژوهش، حلال مسائلی است که در کلاس درس حل نمیشود.
حُسن دیگر پژوهش این است که به مرور، طلاب از وابستگی زیاد به استاد جدا شده و به تدریج متوجه خواهد شد که مثلا این مسئله در کتاب موسوعه یا التصریح یا شرح ابن عقیل و … باید دنبال شود.
۵. حضور در کلاس فقط با لپ تاپ.
بعد از اینکه مؤسسه نور، «نرمافزار ادبیات عرب» را منتشر کرد، اصولا من حضور طلبه را در کلاس بدون لپتاپ اتلاف عمر میدانم. به یاد دارم زمان تحصیل خودمان آرزو داشتیم کتابخانهای در بخش شهید بهشتی باشد تا ما کتابهایی مانند موسوعه، شروح مغنی و سیوطی، کشاف، الجدول و … را که نیاز داشتیم در کنار دستمان باشد. الان شما با یک لپتاپ و این نرمافزار میتوانید همه این کتب را در اختیار داشته باشید.
بنابراین یکی از ملازمات من در تدریس امسال این است که طلاب حتما باید با لپتاپ در کلاس حاضر شوند و کار با این نرمافزارها را بدانند.
۶. در بعضی از مدارس موفق تهران مانند مدرسه مشکاة -که آن هم مخصوص فارغالتحصیلان دانشگاهی است- حضور طلبه سر همه کلاسها با لپتاپ اجباری است و همگی طلبههای بسیار موفقی هستند. این بسیار جای تأسف دارد که طلبهها در مدرسه معصومیه(س) هنوز با کتاب سر کلاس میآیند، در حالی که اگر از لپتاپ استفاده کنند در آینده پژوهشی خود میتوانند استفادههای بسیاری از آن داشته باشند.
وقتی طلبه، صمدیه، سیوطی و حتی مغنی خود را در لپتاپ دارد، هر لحظه میتواند به همگی دسترسی داشته باشد. به خاطر دارم زمانی که خود ما طلبه سالهای اول بودیم، یکی از اساتید وقتی میخواستند کار پژوهشی انجام بدهند میگفتند که همه کتابهای خودتان را سر کلاس بیاورید! ما هم از صرف ساده و صمدیه و سیوطی و مغنی و موسوعه و کتاب لغت و … را همه با خود به کلاس میآوردیم که جستجو میان آنها هم بسیار دشوار بود.
۷. سایر نرمافزارهای مورد نیاز را هم باید یاد بگیرند نظیر ورد و نرم افزار ویژه پژوهش یعنی «وان نوت».
۸. همچنین دوستان باید حتما به تایپ ده انگشتی سریع مسلط شوند. (لینک مطلب آموزش تایپ ده انگشتی).
طلبگی تا اجتهاد: چه تفاوتی در ارائهی درس نحو۱ توسط شما با نحو۲و۳ وجود خواهد داشت؟
استاد راسل: نحو۱ در سال اول ناظر به آشنایی است، نحو ۲ و ۳ که در سال دوم تدریس میشود، در لایه شناخت قرار دارد و در نهایت، نحو ۴و۵ هم که در سال سوم تدریس میشود، لایه تسلط و اجتهادی میباشد. ما در کتاب سیوطی به دنبال شناخت هستیم.
۹. بنابراین یکی دیگر از ملازمات کلاس ما این است که کسانی که درس مغنی میخوانند به کلاس ما نیایند، زیرا باید همه دوستان در یک لایه باشند. در هر لایه باید فضای آن لایه مراعات شود. ما در کلاس بحث اجتهادی نخواهیم داشت، مگر مواردی که لازم بدانیم، مانند «خواص فعل کاد» که در سالهای مختلف به آن توجه خاصی نمیشود.
در این لایه از نحو قرار است با اینکه نحات چگونه فکر و استدلال میکنند، آشنا شویم. همچنین به دنبال این هستیم که بدانیم چطور این نحو به طور عملی به کمک فهم قرآن و حدیث میآید. کتاب سیوطی علیرغم اینکه آیههای زیادی را به عنوان مثال آورده است، اما در بعضی از مباحث آیهای ذکر نکرده و طلاب فکر میکنند که شاید این مباحث زیاد کاربردی نباشند و این وظیفه استاد است که برای آنها مثال قرآنی داشته باشد. اگر بحثی در ادبیات وجود داشته باشد که با آن یک آیه قرآن خوب فهمیده میشود، باید روی آن مبحث خوب کار شود.
امسال تدریس ما ویژگی دیگری هم خواهد داشت که در سال قبل وجود نداشت. در لایه اول که حوزه آشنایی با ادبیات است، خیلی توجیهات و استدلالات ادبی جایی نداشت اما در سیوطی و مغنی، دو پدیدهی توجیهات و حجتهای ادبی مطرح میشود. مثالِ حجت ادبی، «عدم التقدیر اولی من التقدیر» است که کاربردی زیادی هم دارد. مثالِ توجیه ادبی هم مانند علت مبنی بر ضم بودن حیثُ و … است. اینجا توجیهاتی در مورد یک کلمه بیان میشود و این توجیهات در سایر زمینهها کاربردی ندارد. گاهی مشاهده میکنیم که طلبهها نمیتوانند به خوبی این دو عرصه(توجیه و حجت) را از هم تفکیک کنند.
به نظر من توجیهات ادبی باید توسط اساتید در حد آشنایی مطرح شود. زیرا این مباحث عملا برای کسانی که میخواهند ادیب شوند خوب است اما برای ما -که بعدا قرار است با کتبی مانند کشّاف و مجمعالبیان و … ،که طلاب با آن سروکار خواهند داشت و از این توجیهات در آن کتب نیز موجود است- پرداختن به این مباحث در حد آشنایی کفایت میکند. انشاالله در کلاس ما این توجیهات را مشخص میکنیم و زیاد به آنها نخواهیم پرداخت زیرا مشاهده خواهید کرد که این توجیهات در فهم آیات و روایات تأثیری ندارد.
اما حجتهای ادبی و آیات قرآنیای که به صورت شاهد توسط سیوطی آورده شده است را به طور جدی بررسی و دنبال خواهیم کرد. ما این آیات را دقیقا بررسی میکنیم که آیا شاهد درستی است؟ آیا ترکیب دیگری نمیتوان برای آن در نظر گرفت؟
یکی از اهدافی که باید در لایه شناخت ادبی به آن برسیم، بررسی حالات و احتمالات مختلف یک آیه و روایت است. طلبه باید بتواند در این لایه احتمالات مختلف را کشف کند اما اینکه کدامیک از این احتمالات قویتر است، هدف این لایه نیست. این هدف بعد از به دست آمدن ابزار مختلفی از جمله انس با قرآن به دست میآید.
۱۰. به همین دلیل یکی از ملازمات کلاس ما، قرائت روزانه ۵۰ آیه از قرآن توسط طلاب عزیز است.
طلبگی تا اجتهاد: آیا برنامه نحو ۲ و ۳ شما به صورت مستقل است یا پیوسته. به این معنا که آیا طلبهای میتواند فقط در یکی از آنها در کلاس شما شرکت کند یا باید در هر دو حضور داشته باشد؟
استاد راسل: علاقه من این است که این دو کلاس به هم پیوسته باشند و هم اکنون ساعت نحو۳، ۹ است و نحو۲، ساعت ۱۰. علاقه من این است که این دو کلاس پیوسته با طلاب ثابت برگزار شود و از اول کتاب به صورت مرتب درس را شروع کنیم. به این معنا که از اول کتاب شروع به تدریس میکنیم و از دو بخش شروع نمیکنیم. البته دوستان باید در مورد امتحان نیز فکری داشته باشند، یا اینکه ما طی چند جلسه برنامهای داشته باشیم که دوستان بتوانند امتحان را نیز با موفقیت بدهند. روش ما نیز بر این است که در ابتدای سال سرعتمان برای آشنایی دوستان با منابع و فضای کار، آهسته است و به مرور این سرعت افزایش پیدا میکند. به لطف خدا تا کنون محدوده تمام کتبِ تدریسی را تمام کردهایم.
طلبگی تا اجتهاد: اگر طلبهای نحو۱ را با شما نگذرانده باشد و پایهاش ضعیف باشد، آیا میتواند در کلاس شما شرکت کند؟
استاد راسل: هیچ مشکلی وجود ندارد. طلبهها به مرور و با بالا رفتن پایههایشان، فاصلههایشان از یکدیگر نیز-از حیث قوت علمی- بیشتر و بیشتر میشود. طلابی که قدری ضعیفتر هستند باید در طول تابستان جبران میکردند و یا حتیالمقدور باید در شروع سال تحصیلی با یک همت بیشتر ضعفها را جبران کنند و به این صورت نیست که کلاس ما منحصر در کسانی است که سال قبل در کلاس ما بودهاند.
طلبگی تا اجتهاد: بین طلبهها مشهور است که شما جزء اساتیدی هستید که تکلیف خارج از کلاس زیاد میدهید، اصولا طلبهای که در کلاس شما شرکت میکند، چند ساعت در طول روز باید وقت بگذارد؟
استاد راسل: اصولا یک طلبه، در سال دوم تحصیل نباید بیش از دو نحو و یک منطق داشته باشد. به همین علت هم من معتقدم طلبه باید مثلا منطق ۳ را یا سال بعد بخواند یا در تابستان مطالعه کند. این کار معقولی هم هست زیرا اگر کسی با متن منطق ۲ آشنا شود به راحتی از پس منطق ۳ برخواهد آمد. راه حل دیگر این است که نیمه اول منطق ۲ را کلاس برود و مصادف با شروع منطق ۳ دیگر منطق ۲ را کلاس نرود و منطق ۳ را به کلاس برود، زیرا مباحث اولیه منطق ۳ یعنی مبادی اقیسه و باب برهان و … مباحث مهمی است و باقیمانده منطق ۲ را در تابستان مطالعه کند. اصولا در طول یک سال تحصیلی، نباید بیش از ۳ کلاس برای طلاب وجود داشته باشد، زیرا بیش از سه کلاس به طلبه آسیب میزند.
هر یک از سیوطیها یک ساعت کلاس، یک ساعت پیشمطالعه، پسمطالعه و پژوهش و یک ساعت مباحثه جدی نیاز دارد که در مجموع میشود ۶ ساعت. در مورد منطق هم حدود نیم ساعت پیشمطالعه و سپس نیمساعت تفکر عمیق نیاز دارد. متن منطق روان است و یکی از جاهایی که متنخوانی جواب میدهد همین کتاب است. یک ساعت حضور در کلاس و بعد از کلاس و در مباحثه هم، نیم ساعت باید متن به صورت کامل خوانده و فهمیده شده و حرکت گذاری شود و نیمساعت هم پیرامون محتوا مباحثه کنند که در مجموع میشود ۳ ساعت و در مجموع طول روز درسی میشود ۹ ساعت. بنابراین اگر طلبهها به این ترتیب برای هر دو کلاس سیوطی ۶ ساعت زمان بگذارند به تمام تکالیف میرسند و مشکلی نخواهند داشت.
طلبگی تا اجتهاد: بعضاً شاهد گرایشاتی هستیم که معتقدند پرداختن به ادبیات و عمیقخوانی آن در این حد اتلاف وقت است و معتقدند باید با یک سری روشها، متنخوانیِ طلبه قوت گرفته و به این ترتیب سرعت خواندن دروس افزایش پیدا خواهد کرد. نظر شما در این مورد چیست؟
استاد راسل: اگر زمان تحصیل، با حفظ کیفیت کوتاه شود، تردیدی نیست که اتفاق مفیدی است. استاد صفایی بوشهری با همین نگاه قصد داشتند بدایه و نهایه النحو را بنویسند که بدایه را نوشتند اما نهایه نوشته نشد. ایشان میتوانند بگویند که من جایگزینی برای صمدیه و سیوطی و مغنی دارم. غالبا مشاهده میکنیم کسانی که قصد ارائه راه حل دارند، رویکردشان نقادانه است و کتاب و روش متقن و جایگزینی را به طلاب ارائه نمیکنند.
بعضی هم کتاب و روش دارند مثلا در نحو سال اول بدایه را پیشنهاد میکنند و در اصول نیز حَلَقات را. اما در بسیاری از موارد دیگر متن جایگزینی وجود ندارد. لازم است بزرگان همت کنند و کتب جایگزینی را تولید کنند، بزرگانی مانند آیت الله سبحانی کتبی نوشتهاند از جمله درایةالحدیث، رجال و الموجز و … که متن درسی حوزه شدند.
بعضی از برنامهها هم وجود دارد که عملی نیست مثلا کتابی بود که میگفت ما برنامهای به شما میدهیم که ۱۲ سال دوره سطح را در ۶ سال طی کنید. من اتفاقا این کتاب را از اول تا آخر خواندم. همانطور که گفتیم طلبه خوب روزانه بیش از ۳ ساعت درس نمیگیرد اما در این کتاب پیشنهاد داده بود که روزانه باید ۶ درس برداشته شود و طبیعی است کسی که به جای ۳ ساعت، ۶ ساعت کلاس برود ۱۲ سال را در ۶ سال طی خواهد کرد‼ این روش از بین بردن طلبه است و با این روش طلبه فقط به فکر پاس کردن خواهد بود و هیچ گاه به عمق نخواهد رسید.
من برای منطق مظفر ۵۰۰ ساعت وقت گذاشتم. ۱۷۰ ساعت منطق۲، ۸۰ ساعت منطق ۳ و ۲۵۰ ساعت هم مباحثه که در مجموع میشود ۵۰۰ ساعت. این زمان را شما مقایسه کنید با دانشجویی که در دانشگاه، فلسفه میخواند و ۱۷ جلسه هم منطق مظفر پاس میکند. جالب است از بعضی از این دانشجوها وقتی سؤال میکنیم که صناعات خمس را بگو، میگوید فقط یک خمس یادم میآید! این در حالی است که اگر به من که ۵۰۰ ساعت در منطق وقت گذاشتهام بگویند که بیا و درس بده، دست و بالم میلرزد.
بنابراین سریع خواندن دروس با آن روش مشکلساز است و به نظر من طلبهها در سه سال اول به هیچ عنوان نباید در یادگیری ادبیات عرب عجله کنند و ضعف در ادبیات عرب تقریبا غیرقابل جبران است و باعث میشود طلبه، به دنبال شرح فارسی باشد. این در حالی است که میراث ما همگی عربی است و کسانی که میخواهند به دنبال تفسیر و فلسفه و کلام بروند، این منابع همگی به زبان عربی است. آنچه که بیشتر ترجمه شده است، فقه و اصول است که البته از میان آن ترجمهها هم، همگی خوب نیستند.
خاطرم هست با دوستم مجمعالبیان را بحث میکردیم، جاهایی بود که یک پاراگراف را به کمک هم هرچه تلاش میکردیم معنای آن را متوجه نمیشدیم از اساتید پرسش میکردیم، هیچیک از اساتید مطالعه نکرده بودند و پاسخگو نبودند، به سراغ ترجمهها رفتیم و متوجه میشدیم که آن پاراگراف را اصلا ترجمه نکردهاند! قسمتهای ترجمه شده دیگر هم بسیار پر غلط بود.
بنابراین به دوستان گفتهام که اگر کسانی هستند که خیلی زود میخواهند کفایه را هم تمام کنند، من برای آنها یک برنامه ۴ ساله برای ۱۲ سالِ تحصیل دارم به این ترتیب که سه سال ادبیات را به صورت محکم بخوانند و در یک سال کل فقه و اصول و … را برای امتحان دادن و نمره آوردن مطالعه کنند. اگر طلبهای با این روش درس بخواند و طلبهی خوبی باشد، سرش به سنگ میخورد و مجددا بازمیگردد و با انگیزه بالا درسها را به خوبی میخواند و از آنجا که ادبیاتش خوب است راه جبران برایش دشوار نخواهد بود.
به عقیده من دوره ادبیات در حوزه همانند آغوز شیر مادر است و طلبهها علیالخصوص طلاب مدرسه معصومیه(س) به آن کم توجهی میکنند. زیرا دیر به حوزه آمدهاند و نگران طولانی شدن تحصیل هستند. من وقتی وارد حوزه شدم به یکی از اساتید گفتم که ۲۶ سالم است و یک بچه کوچک هم دارم، بهتر نیست که یک مقدار سریعتر دروس را بخوانم؟ ایشان از قول علامه جوادی آملی(حفظه الله) گفتند که ایشان به من فرمودند: من دروس سطح را به مدت ده سال به خوبی خواندم و وقتی وارد درس خارج شدم، چیز جدیدی مشاهده نکردم، یعنی با تحصیل دقیق همین دروس سطح مجتهد شده بودند.
بنابراین معلوم است که تمام ابزار اجتهاد در همین سالهای اول به دست طلبه میآید. طلبه باید جعبه ابزار خود را با ابزار ادبیات، منطق، معقول، کلام، تفسیر، حدیث، فقه و اصول، خوب پر کند. اگر این طور شد طلبه در درس خارج به سرعت متوجه خواهد شد که چه زمانی انبردست را به کار بگیر و چه زمانی پیچگشتی را و به این ترتیب مجتهد خواهد شد اما طلبهای که ابزاری جمع نکرده است متوجه میشود که باید مجددا برگردد و ابزار جمع کند! بنابراین مشاهده میکنیم که در درس خارج کسانی در حال مباحثه صرف ساده هستند و از این بدتر بعضی میگویند که این دروسی که بلد نیستیم را برویم درس بدهیم تا یاد بگیریم‼ و این فاجعه است، زیرا هم به طلاب پایه پایینتر آسیب میزند و هم آنها را دلسرد میکند و این خیانت به دستگاه امام زمان است. اگر وارد این عرصه شدهایم باید محکم بایستیم و درس بخوانیم.
طلبگی تا اجتهاد: با تشکر از شما که به تمام سؤالات ما پاسخگو بودید.
استاد راسل: با تشکر از شما، انشاالله موفق باشید.
بسیار عالی بود
خیلی سایت ناب و تکی داریداجرتان با امام زمان من تو یکی از شهرهای غرب کشور طلبه هستم تا قبل دیدن سایت فکر می کردم خوب درس می خونم اما از وقتی با سایت آشنا شدم دیگه نا امید شدم چون الان پایه سوم هستم و دروسم متوسط به پایینه از صوت های درسی سایت و مطالب آن فهمیدم اصولا ما چیزی هم به نام استاد نداریم، خیلی هم سعی کردم انتقالی بگیرم اما به زور و بهانه انتقالی هم نمی دن، کارشناسی هم دارم در یکی دو حوزه فنی هم تخصص دارم اما … لطفا صوت دروس پایه سوم… بیشتر بخوانید
سلام علیکم برادر
در سخنانتان سعی کنید نسبت به آینده قطعی حرف نزنید مخصوصا زمانی که به کسی قولی یا جوابی میگویید با انشالله شروع کنید.طوری سخن بگویید که اگر سخنتان قولتان در آینده عملی نشد شرمنده نشوید انشاالله تعالی
با آرزوی عاقبت بخیری
لطفا شیوه صحیح تحصیل مغنی را ذکر بفرمائید
با سپاس فراوان
بنده یک سوالی داشتم که آیا بر اساس اینکه یک طلبه باید زهد و ساده زیستی را رعایت کند حال استفاده از لپ تابی که عموما قیمت بیش از دو ملیون دارند اشکالی ندارد؟
ایا مردم با دیدن این ثحنه طلبه را مرفه بی درد نمیخوانند؟
ممنون میشم پاسخ دهید
یه نکته عرض کنم، اگر دست اندرکاران این سایت همگی با لپ تاپ مأنوس نبودند شاید هیچکدوم از مطالب این سایت هم الان وجود نداشت!!!