مجموعه پوستر از شهید بزرگوار شیخ فضل الله نوری شهید مقابله با فراماسونری

1
679
۵
(۱)

بسم الله الرحمن الرحیم…
بسم الله الرحمن الرحیم …. دهه فجر است … ثمره ی خون شیخ فضل الله نوری به ثمر رسیده است… شاگرد شاگرد او بالاخره تا حدی انتقام خون او را از فراماسونها گرفت … البته حکایت همچنان باقی است.. مجلس شورای اسلامی بیش از هر چیز اسلامی شدنش را میهمان خون این شهید بزرگوار است … چند پوستر درباره این شهید عزیز به مناسبت این دهه عزیز در ادامه تقدیم می گردد…

برای نسخه کیفیت بالای روی پیوند دانلود پوسترها کلیک بفرمایید…

پوستر شماره یک : اینها حساس ماندند

چه شد كه غربی‌ها، مشخصاً انگلیسی‌ها، در این مسأله[مشروطه] كامیاب شدند؛ از چه شگردی استفاده كردند كه كامیاب شدند. در حالی كه مردم كه جمعیت اصلی هستند، می‌توانستند در اختیار علما باقی بمانند و اجازه داده نشود كه شیخ فضل‌اللَّه جلو چشم همین مردم به دار كشیده شود؛ قاعده‌ی قضیه این بود. به نظر من مشكل كار از این‌جا پیش آمد كه اینها توانستند یك عده‌ای از اعضای جبهه‌ی عدالت‌خواهی – یعنی همان اعضای دینی و عمدتاً علما – را فریب بدهند و حقیقت را برای اینها پوشیده نگه دارند و اختلاف ایجاد كنند. انسان وقتی به اظهاراتی كه مرحوم آسید عبداللَّه بهبهانی و مرحوم سید محمد طباطبایی در مواجهه و مقابله‌ی با حرف‌های شیخ فضل‌اللَّه و جناح ایشان داشته‌اند، نگاه می‌كند، این مسأله را درمی‌یابد كه عمده‌ی حرف‌ها به همین است كه این‌طور می‌گفته‌اند. این حرف‌ها به نجف هم منعكس می‌شده و شما نگاه می‌كنید كه همین اظهارات – انسان در كار مرحوم آقا نجفی قوچانی، در آن كتاب و در مذاكراتی كه در نجف در جریان بوده، اینها را می‌بیند – و حرفهایی را كه از سوی روشنفكرها و به‌وسیله‌ی عمال حكومت گفته می‌شد و وعده‌هایی را كه داده می‌شد، حمل بر صحت می‌كردند. این‌طور می‌گفتند كه: شما دارید عجله می‌كنید؛ سوءظن دارید؛ اینها قصد بدی ندارند؛ اینها هم هدف‌شان دین است! این مسائل در مكاتبات، نامه‌های صدر اعظم و … به مرحوم آخوند منعكس شده است. انسان می‌بیند كه حساسیت آنها را در مقابل انحراف كم كرده‌اند؛ اما حساسیت بعضی‌ها مثل مرحوم آشیخ فضل‌اللَّه باقی ماند؛ اینها حساس ماندند؛ اصرار كردند و در متمم، آن مسأله‌ی پنج مجتهد جامع‌الشرایط را گنجاندند و مقابله كردند. یك جمع دیگری از همین جبهه، این حساسیت را از دست دادند و دچار خوش‌باوری و حُسن‌ظن و شاید هم نوعی تغافل شدند. البته انسان حدس می‌زند كه بعضی از ضعف شخصیتی‌ها و ضعف‌های اخلاقی و هوای نفس بی‌تأثیر نبود.

۱۳۸۵/۰۲/۰۹ از ‌‌بیانات حضرت امام خامنه ای در دیدار شورای مرکزی و کمیته‌‌های علمی همایش صدمین سالگرد مشروطیت

 

 

پوستر شماره دو: بشناسید و بشناسانید..

به گفته مورخ فقید معاصر، استاد دوانی، مزار مرجع شهید در قم، پیش از تبعید امام به عراق، پاتوق ایشان و دوستان محسوب می شد. امام با جمعی از یاران خود زمستانها در حجره مرقد شیخ شهید گرد می آمدند. مباحث مربوط به حکومت اسلامی و مصلحین حوزه…در آنجا مطرح می شد و در واقع آنچه آن مرجع بزرگ و مجاهد یعنی شیخ فضل الله نوری رحمت الله علیه می خواست به وسيله جانشین بحقش حضرت امام خمينی انجام گرفت.امام پس از پیروزی انقلاب نیز کراراً از شخصیت و مظلومیت شیخ و اصل پیشنهادی او در قانون اساسی (نظارت فقها بر مجلس) یاد و ستایش می کرد و ملت ایران را به غور در حوادث مشروطه و عبرت گیری از سرنوشت آن به ویژه شهادت جانگداز شیخ فرا می خواند: «اگر روحانیون، ملت، خطبا، علما، نویسندگان و روشنفکران متعهد سستی بکنند و از قضایای صدر مشروطه عبرت نگیرند، به سر این انقلاب آن خواهد آمد که بر سر انقلاب مشروطه آمد…۶۰/۸/۴» ایشان به نویسندگان توصیه می کرد در باره شیخ قلم بزنند. حسین مکی، سیاستمدار و مورخ مشهور، نقل می کند که امام در تاریخ ۱۳۵۸/۲/۲ به وی گفته است که «چرا راجع به مرحوم شیخ فضل الله چیزی نمی نویسید؟» امام در حاشیه مباحث مربوط به حکومت اسلامی و ولایت فقیه در نجف(مسجد شیخ انصاری ۱۳۴۸ش) فرموده بودند: «این بزرگ مرد (شیخ فضل الله) را بشناسید و بشناسانید ابعاد عظیم علمیش را که جامع علوم معقول و منقول بود، بُعد مرجعیتش را که سعی کردند از اذهان مخفی کنند، اندیشه های والای سیاسیش را که بر گرفته از اسلام ناب بود و مخالفین و دشمنان شیخ را که از جاهلین و معاندین بودند.(از:خاطرات یاران حضرت امام)» کانال تخصصی شهید رابع شیخ قضل الله نوری رحمه الله

این مطلب هم خواندنیه:  دانلود مجموعه پوستر بصیرتی از بیانات ناب حضرت آیت الله ابوالقاسم خزعلی رحمه الله به مناسبت یوم الله نه دی

 

پوستر شماره سه : آنقدر فرموده اند که حد ندارد …

حاج آقا فخرتهرانی می فرمایند: «آنقدر بزرگان گفته اند که شیخ فضل الله (رحمه الله)، شخص اول از علمای مدفون خدمت حضرت معصومه سلام الله علیهاست که حد ندارد، آنقدر بزرگان گفته اند که سلام ما را به شیخ فضل الله(رحمه الله) برسانید، ایشان به حضرت معصومه(سلام الله علیها) می رساند، که حد ندارد» ایشان به افراد نزدیک می فرمودند: که «شیخ، مستجاب‌الدّعوَة است، سوره فجر را به روح ملکوتی شیخ فضل الله هدیه نمایید و حاجت بگیرید» کانال تخصصی شهید رابع شیخ فضل الله نوری رحمه الله

 

پوستر شماره چهار: همه چيز از نفوذ در مجلس شروع شد…

از سی تا سی و شش کرور جمعیت ایران کمتر از سه چهار هزار نفر رای داده بودند و در یک انتخابات صوری با مدیریت فراماسونها حداقل ۲۵ فراماسون وارد مجلس به اصطلاح شورای ملی شده بودند. شیخ فضل الله رحمه الله اصرار داشت حتما باید این ۲۵ نفر از ایران تبعید شوند و باید مجلس شورای ملی اسلامی داشته باشیم. نهضت مال مردم بود و برای عدالت به پا شده بود، اما فراماسونها سوار موج شده بودند. روزنامه های زنجیره ای شیخ را به توپ تهمت و افتراء بستند. شیخ یک دستخط یک صفحه ای به روزنامه ای داد تا چاپ کند. اما بعد از انتشار، دفتر آن روزنامه را هم غارت کردند و مدیرش را مجبور به تجدید چاپ آن شماره و عذرخواهی کردند. شیخ خودش دست به کار شد و در تحصن روزنامه منتشر کرد. اما فضای رسانه ای دشمن سنگین تر بود و تاثیرش بر اذهان بیشتر بود. نان و آب محله ی متحصنین قطع شد. عاقبت نیرنگ و نفوذ اثربخش شد و پیکر مطهر شیخ به دار آویخته شد. ( اقتباس از چهارده قرن تلاش شیعه برای ماندن و توسعه نوشته حجت الاسلام روح الله حسینیان ص ۴۵۷ تا ۴۶۹ )

این مطلب هم خواندنیه:  تحلیل چرایی وقوع حادثه کربلا در کلام امام خامنه ای +دانلود مجموعه کلیپ واینفوگرافی های باکیفیت

 

پوستر شماره پنج : چوبش را هم خوردند…

ملتی که در شهر تهران ایستادند و تماشا کردند که مجتهد بزرگی مثل شیخ فضل‌اللَّه نوری را که از بانیان و بنیانگذاران و رهبران مشروطه بود، به جرم اینکه با جریان انگلیسی و غربگرای مشروطیت همراهی نکرد، ضد مشروطه قلمداد کردند، که هنوز هم یک عده قلمزن های ما، گوینده ها و نویسنده های ما همین حرف دروغ بی مبنای بی منطق را نشخوار می کنند و تکرار می کنند بالای دار کشیدند و دم نزدند!؟…چوبش را هم خوردند…این یک گناه ملی بود.گناه جمعی ملت ها که مجازات عمومی را به دنبال دارد! گناهی که نعمت های بزرگ را زایل میکند و بلاهای سخت را بر سر جماعت ها و ملت های گنهکار مسلط می نماید! گناهی که استغفار مخصوص خود را دارد. از بیانات حضرت امام خامنه ای(حفظه الله): ۸۴/۸/۸

 

 

پوستر شماره شش: خیلی ظلم شده است…

واقعاً به شیخ فضل‌اللَّه خیلی ظلم شده است. اوایل انقلاب، یک وقت من در نماز جمعه راجع به مشروطیت و مرحوم شیخ فضل‌اللَّه صحبت کردم؛ بعد یکی از دوستان نزدیک ما به من اعتراض کرد! من دیدم حتّی در محافل روحانی و نزدیک به خود ما هم همین تفکرات وجود دارد که چرا از شیخ فضل‌اللَّه صحبت می‌شود؛ شیخ فضل‌اللَّه مخالف مشروطه بود! در حالی که او بلاشک مخالف مشروطه نبود؛ خودش در حقیقت جزو مؤسسین و مؤثرین مشروطه بود؛ خود او هم در همان لوایحی که نوشته و منتشر کرده، بارها و بارها بر این معنا تأکید می کند و می‌گوید من مخالف مشروطه هستم؟ من جزو مؤسسین‌ام. راست هم می‌گفت؛ بلاشک او جزو مؤسسین و فعالان مشروطه بود. من دیدم این تفکرات در بعضی از دوستان نزدیک خود ما هم وجود دارد؛ حتّی به من گفته شد که امام هم از شیخ فضل‌اللَّه خوششان نمی‌آید! بعد من تفحص کردم، دیدم نخیر، کاملاً بعکس است؛ امام نسبت به مرحوم شیخ فضل‌اللَّه خیلی تبجیل و احترام دارند و به‌خاطر همان تصلب و شجاعت و دین‌گرایی کاملش، بدون اغماض آن بزرگوار را تعظیم و تجلیل هم می کنند؛ که این در بیانات خود امام هم آمده است.
از بیانات حضرت امام خامنه ای در دیدار محققان و دانش‌پژوهان تاریخ و اندیشه‌ی سیاسی حوزه و دانشگاه – ۱۳ مرداد ۸۲

 

 

پوستر هفتم: شیخ فضل الله ها …

آیت‌الله طاهری خرم‌آبادی رحمه الله می گوید: در اواخر فروردین ۴۲، چندی بعد از واقعه فیضیه یکی از مقامات مملکتی در رادیو صحبت‌هایی کرده بود و انتقادهایی از مرحوم شیخ فضل الله نوری کرده بود و اینکه او را به دلیل مخالفتش با مشروطه به دار آویختند و از این صحبت‌ها. البته حدس زده می‌شد که این صحبت‌ها تهدید و تعریضی هم نسبت به امام و حوزه و روحانیت باشد. در جلسه‌ای که عده‌ای نیز نشسته بودند، امام صحبت‌هایی قریب به این مضمون فرمود که ما باید شیخ فضل‌الله‌هایی داشته باشیم و شما باید یکی از آنها باشید، یعنی باید آماده باشید برای بالای دار رفتن. بعد از اینکه آمدیم بیرون، مرحوم آقای کمالوند گفت: «این سید اصلاً قابل انعطاف نیست و یک ذره هم حاضر به عقب گرد و عقب نشینی نیست و از سخن و حرفش دست بر نمی‌دارد». نقل از کتاب خاطرات آیت‌الله سید حسن طاهری خرم آبادی؛ جلد ۱؛ مرکز اسناد انقلاب اسلامی

این مطلب هم خواندنیه:  جریان شناسی شبکه‌های ماهواره‌ای شیعی حوزوی

 

 

پوستر شماره هشت:   نزد من است …

میرزای شیرزای بعد از چند بار تلگراف زدن به این نتیجه رسید که با دربار با شیوه دیپلماسی نمی توان قرارداد را لغو کرد.از طرف دیگر هیجان عمومی به حد اعلا رسیده بود و مردم و علما و مجتهدین بلاد که پناهگاه مردم بودند، همه چشم به راه سامره دوخته بودند. علما تجربه کرده بودند که صدای آنها بدون پشتوانه مرجعیت شیعه به جایی نمی رسد و وحدت و انسجام بین ملت ایجاد نخواهد شد.در همین اثنا شایعه شد که میرزا فتوای تحریم تنباکو را صادر کرده است و نزد علمای اصفهان فرستاده است…. این شایعه ی فرح انگیز روح افسرده و پژمرده ی مسلمانان را تازگی و طراوتی بخشید… به دلیل [یا بهتر بگوییم بهانه ی ] خرابی راه ها در آن هفته پست در وقت همیشگی وارد نشد . تا اینکه ماه جمادی الاولی رخ نمود و پست نیز به دنبال ماه نو فرار رسید. در تهران منتشر شد که حکم میرزا از سامرا رسید…مردم تمام قلیان و چپق ها را شکستند… دربار خیلی تلاش کرد در حکم میرزا خدشه کند. در ابتدا شایع کردند که این حکم صحت ندارد و به نام میرزا جعل کرده اند ولی میرزا حسن آشتیانی رحمه الله صحت حکم را تایید و این شایعه را تکذیب کرد. عده ای ازعلما از جمله شیخ فضل الله نوری رحمه الله نیز مجددا از میرزا سوال کردند: آیا شما چنین فتوایی صادر کردید؟ ایشان در پاسخ گفتند بلی من صادر کرده ام و مجددا دستخط را با پست به تهران فرستادند…جلسات متعددی بین دولت و علما برگزار شد. نمایندگان دولت در اصل صدر فتوا تردید کردند. علما حکم میرزا را عینا قرائت کرده و همگی تایید کردند. نایب السلطنه پرسید: این حکم نزد چه کسی است؟ شیخ فضل الله نوری گفت: نزد من است و از سر من رای فرستاده اند. (چهارده قرن تلاش شیعه برای ماندن و توسعه نوشته حجت الاسلام روح الله حسینیان رحمه الله ص ۳۹۹ تا ۴۰۵)

 

این مطلب رو پسندیدید؟

برای امتیازدهی روی یک ستاره کلیک فرمایید

میانگین امتیاز ۵ / ۵. تعداد رای: ۱

هنوز این مطلب امتیادهی نشده. شما می تونید اولین نفر باشید!

اشتراک در
اطلاع از
guest
1 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
محمد حسین بخشی
محمد حسین بخشی
۱۴۰۳-۰۵-۲۱ ۳:۳۹ بعد از ظهر

عالی بود